چيزي كه تقريباً همه كودكان علاقه و اشتياق فراواني به آن دارند، شنيدن داستان كودكانه است. دنياي كودكان، دنياي قصهها و ماجراهاي پرهيجان است. كودكان در دنياي قصه بازي ميكنند، با قصه كودكانهاي كه والدينشان برايشان ميخوانند ميخوابند، بيدار ميشوند وزندگي ميكنند. حتي كودكان شلوغ و پر جنبوجوش هم با آرامش به قصهها گوش ميدهند، از قصهها ميآموزند و از آن پند و اندرز ميگيرند و حتي در عالم خواب هم قصهها را دنبال ميكنند. اگر پدر و مادرها و معلمان با دنياي رنگين بچهها آشنا باشند و منطق آنها را عميقتر درك كنند و آن را بپذيرند، ميتوانند با استفاده از هنر و فنون قصهگويي جرقهي همهي موفقيتها و ارزشهاي تربيتي و اخلاقي را در كودك روشن كنند و روزبهروز آن را شعلهورتر كنند و به رشد و تقويت شخصيت كودك كمك كنند.
چقدر خوب ميشد كه اگر والدين و معلمان در خانه و مدرسه براي تربيت بهتر و حتي آموزش بهتر درسها به هنر قصهگويي و اثرات مثبت آن توجه بيشتري ميشد و آموزش قصهگويي بخشي از برنامههاي اصلي معلمان و مدرسان قرار ميگرفت.
متأسفانه بيشتر والدين و معلمان از تأثيرات بسيار وسيع و مفيد قصه كودكانه براي كودكان غافلاند و از هنر قصهگويي و تأثيراتي كه يك قصهي كودكانهي خوب ميتواند بر كودك بگذارد اطلاعي ندارند و قصه گفتن را براي خود كاري حقير و بيخود و براي كودكان كاري بيهوده تلقي ميكنند و فكر ميكنند كه با اين كار وقتشان را تلف ميكنند. غافل از اينكه آنها با همين قصهگوييها ميتوانند بر ارزشهاي تربيتي و شخصيتي كودك بيفزايند و از آن در جهت برقراري ارتباط با درك و قوهي تفكر كودك و نيز انتقال مفاهيم و قواعد زندگي بهره بگيرند.
چراكه در هر قصه كودكانه، نكات آموزندهاي نهفته است كه كودك را به يادگيري و تفكر درباره چيزهايي كه داخل داستان هست فراميخواند. درواقع در هر قصه كودكانه، ماجراهايي دنبال ميشود كه نقاط مجهولي دارد. براي همين بهراحتي ميتواند حس كنجكاوي كودك را برانگيزاند؛ بنابراين، اين يعني تقويت حس كنجكاوي و درك عميق مسائل و موضوعات در كودك.
همچنين يك قصه كودكانه علاوه بر اينكه كودك را سرگرم ميكند، پيوستگي و پشت سر هم بودن صحنههاي قصه كودكانه باعث ايجاد نظم منطقي در ذهن او ميشود.